{شاید دیر بشه... اونوقت برات خیلی سنگین تموم میشه...فدای سرت که بقیه دنیا چی فکر میکنند و ازت چه انتظاری دارند... ببین خودت چی فکر میکنی و چی میخوای از زندگی ات... جرئت داشته باش خودت باشی... جرئت داشته باش زندگی ای رو بکنی که اگه هیچکی باهات مخالفت نمیکرد میکردی.. با آدمی باش که اگه دست خودت بود از ته دل میخواستی کنارش باشی... دست کسی رو بگیر که بعد مجبور نشی جاش فرد دیگه ای رو تصور کنی... }
کاش اینا رو یکی وقتی بچه بودیم یادمون میداد... ما فقط یاد گرفتیم بجنگیم و پیروز شیم... نه اینکه زندگی کنیم...عشق بورزیم... آرامش داشته باشیم... وقتی میفهمیم که یه چیز اصلی تو قلبمون شکسته شده باشه...که دیگه دیر شده... که "ناگهان چقدر زود دیر میشود..."
از وبلاگ زهره عزیز....
ریشه در آسمان
http://www.zohrekhani.blogfa.com/