گزارش برنامه صعود به قله آلاشگاه به ارتفاع 3230 متر از روستای سنج واقع در منطقه البرز غربی
تاریخ اجراء: 12/2/1393
امروز روز بسیار خوبی است، بعداً می گویم چرا. از ابتدا بگویم من دلم می خواهد گزارشم را طوری ارائه دهم که انگار همین الان لحظه به لحظه در این سفر هستیم. اگر تاریخ اجرا به معنای قراردادی اش را بخواهید این برنامه در 12 اردیبهشت 1393 که مصادف با روز معلم بود اجرا شد. روزهای خدا هیچ تفاوتی باهم ندارند چه بگویم الان، چه دو روز پیش. به هر حال اگر بر من خرده نمی گیرید فرض کنید امروز همان روزی است که ما برای صعود به آلاشگاه رفته بودیم.
من روزم را با لبخند شروع کردم و دلم می خواهد شما هم روزتان را با لبخند شروع کنید. این یکی از آن دلایلی است که گفتم امروز روز بسیار خوبی است چون ما دوباره زنده هستیم و می توانیم انتخاب کنیم که لبخند بزنیم. الان ساعت 5:30 صبح است که از مبداء حرکت، چهارراه طالقانی کرج با یک دستگاه middle bus و تعدادی ماشین شخصی به راه می افتیم. 20 دقیقه بعد هم چند نفر دیگر از دوستان را سوار می کنیم و ساعت 6:20 دقیقه در جاده کوهستانی برغان هستیم. فرصت دیدن دوباره مناظر کوه های دوردست، با چند لکه ابر که تشعشع خورشید در حال طلوع را رنگارنگ کرده، این هم یکی دیگر از دلایلی است که گفتم امروز روز بسیار خوبی است. ساعت 6:40 دقیقه بامداد روستای کهنسال و زیبای برغان را پشت سر گذاشته و دوباره در جاده کوهستانی اوج می گیریم. در مسیر راه روستای سرسبز وام کوه را پشت سر گذاشته و راه را به سمت سُرهه ادامه می دهیم دوباره دره ای سرسبز با آسمانی که ابرهایش هر دم نقش و نگاری یکه بر آن می زنند. 7:15 بامداد روستای سنج هستیم. از وسایل نقلیه پیاده شده و مسیر را با پای پیاده شروع می کنیم.
جهت حرکت ما به سمت شمال شرق از پاکوب کنار رودخانه است. در طول مسیر جایی رودخانه دوشاخه می شود که شاخه شرقی به رودخانه ای که در دُروان جاری است می ریزد. ما مسیر را در امتداد شاخه دیگر رود که به سمت شمال شرق می رود ادامه می دهیم. ساعت 7:40 دقیقه بامداد توقف کوتاهی داریم. سرپرست راهنما، جلودار و عقب داران گروه را معرفی می کند. در ضمن معارفه بسیار کوتاهی هم انجام می گیرد.
اگر یادم رفت لبخند بزنم گل قاصد آن را به یادم خواهد آورد.
ساعت 9:25 دقیقه بامداد است برای صبحانه توقفی داریم و سپس مسیر را ادامه می دهیم. پس از عبور از پاکوبی پرپیچ و خم ساعت 10:40 دقیقه به گوسفندسرا می رسیم.
اینجا گویی قطعه ای ازبهشت است با خرمن گل های بنفش و زرد و سفید که با رنگ سبز هارمونی بی نظیری ایجاد کرده است. صدای رود هم که به آن اضافه گردد دیوانه کننده است. هزینه اش به جان خریدن سختی مسیر است تا اینجا. عده ای تصمیم می گیرند همان جا استراحت کرده سبزی بچینند و از طبیعت اطراف لذت ببرند. عده ای دیگر هم که بیشتر تب و تاب به قله رسیدن دارند ساعت 10:45 دقیقه بامداد راهی قله می شوند. آنها از یال سمت شرق رودخانه از شیب تندی بالا می روند و ظاهراً در ساعت 13 بعد از ظهر قله را به سلامت صعود می کنند. اما حالا برگردیم به گوسفندسرا،
ساعت 13 بعد از ظهر ناهار را صرف می کنیم و با دیدن نفرات اولی که از قله در حال سرازیر شدن هستند کم کم ما هم راهی مسیر بازگشت می شویم.
ساعت 14:55 دقیقه بعد از ظهر نزدیک به محلی که صبحانه را صرف کرده بودیم توقف دوباره ای برای ناهار داریم.
سپس مسیر را ادامه داده یک ربع به شش بعد از ظهر روستای سنج هستیم. سوار وسایل نقلیه شده و به خاطر ترافیک سنگین مسیر 8:30 دقیقه شب به کرج می رسیم.
اعضای شرکت کننده عبارت بودند از فرزین مهرانی: سرپرست، مرتضی جعفری: راهنما، غلامعلی برازنده: جلودار، علیرضا اصفهانی: عقبدار و بقیه دوستان شاه ابراهیمی، خاله صباح، امیرلطفی نژاد، رضاقلی زاده، قادری، فریبا محمدی، یداللهی، ریگی، بختیاری، سعدآبادی، سیفی، جعفرزاده، نیاپور، شهرام آبسالان، پیمان قربانخانی، درستکار، اسحاقی، فاطمه دادجو، اصغری، خالوباقری و مهمانان برنامه.
تعداد افراد شرکت کننده: 37 نفر
جا دارد از علیرضا اصفهانی، امیرلطفی نژاد، درستکار و مرتضی جعفری به خاطر حمایت هایشان از تیم طی مسیر تشکر و قدردانی کرد.
عکس و گزارش: غزال حشمت منش